نقدي بر فرمول قيمت گذاري گاز کارگروه ويژه نفت

فرمول قيمت­گذاري گاز، نوزادي که هيچ­کس دوستش ندارد!

احسان نجابت

از قديم گفته­اند نداشتن چيزي يک درد است و داشتن آن هزار درد! تولستوي داستاني دارد که به دنبال فردي خوشبخت مي­گردند تا با پوشاندن لباس او برتن پادشاه، او را درمان کنند. هرچه در شهر مي­گردند مي­بينند هرکس که مکنت بزرگتري دارد در کنارش درد عميقي نيز دارد. نهايتا پسر پادشاه صداي فردي را از درون خانه­اي مي­شنود که ابراز خوشبختي فراواني مي­کند. سريعا مأمورين به خانه فرد هجوم مي­برند تا لباس او را کنده و براي پادشاه ببرند که در کمال تعجب مي بينند آن مرد به قدري فقير است که حتي لباسي نيز بر تن ندارد! مسلما مردم ما به صرف بهره­مند بودن از ارثيه­اي پربها از منابع عظيم نفت و گاز هرگز طعم رضايتمندي را نخواهند کشيد و چه بسا بهره­گيري نادرست از آن خود چالشي شود بر سر مسير رشد و سعادت ايرانيان. آيا دومين دارنده ذخاير نفت و گاز دنيا خواهد توانست اين دارائي را وسيله­اي براي سير به سمت تعالي سازد؟ آيا بزرگترين مخزن گازي دنيا ابزاري خواهد شد براي رضايتمندي بيشتر يا دغدغه­اي براي نگراني مدام از ميزان برداشت رقيب و قيمت فروش محصول و بيماري هلندي و مردمسالاري نفتي و اقتصاد تک محصولي؟ آيا صنعت گاز با اتصال صحيح به صنعت کشور لوکوموتيو توسعه خواهد شد يا سياستگذاري نادرست طعم نعمت را در دهان صاحب آن تلخ می­کند؟

يقينا يکي از مهمترين عوامل رشد و بالندگي صنايع انرژي­بر مکانيزم مناسب قيمت­گذاري گاز است. نمايندگان ويژه رئيس جمهور در امور نفت در سال 1389 فرمولي را براي قيمت­گذاري گاز تصويب کردند و معاون اول رئيس جمهور جهت اجرا آنرا به وزارت نفت ابلاغ نمود. به صورت کلي نفس اين موضوع که فرمول قيمت­گذاري گاز به صورت مصوب و مشخص وجود داشته باشد بسيار حرکت مثبت و سازنده­اي است اما بايد پذيرفت که اين مصوبه داراي نقاط قوت و فرصت­هاي بهبود فراواني است که ضرورت دارد با بحث­هاي کارشناسي زمينه هاي بهبود آن فراهم گردد. در اين فرمول قيمت متان با يک رابطه خطي براساس قيمت سبد نفت خام وارداتي ژاپن (JCC) محاسبه شده و قيمت گاز غني براساس قيمت وزني هيدروکربنهاي آن با در نظرگرفتن يک ضريب کاهنده براي انعکاس هزينه­هاي مترتب بر شيرن­سازي و جداسازي اجزا تعيين شده است. در اين نوشتار تلاش شده است به برخي از زمينه هاي بهبود اين فرمول اشاره شود.

  1. عدم استفاده از يک مبناي مناسب براي محاسبه قيمت محلي گاز سبک

به نظر مي رسد که جدي­ترين نقد وارد بر فرمول ارائه شده، درنظرگرفتن يک رابطه خطي ميان قيمت متان و سبد نفت خام وارداتي ژاپن (JCC) است. واقعيات بازار گاز نشان مي دهد که قيمت گاز طبيعي معمولا ارتباط معناداري با قيمت نفت خام ندارد. ضريب همبستگي ميان قيمت گاز روسيه با سبد نفت خام وارداتي ژاپن حدود 33 درصد و با گاز هنري هاب (ايالات متحده) حدود 26 درصد است (مربوط به دوره زماني 2002 تاکنون) که بيانگر ارتباط بسيار ضعيف قيمت گاز با نفت و توان پايين نفت در توصيف و پيش­بيني قيمت­هاي محلي گاز است. از آنجا که گاز طبيعي در حالت گازي صرفا از طريق خط لوله قابل انتقال است، معمولا قيمت­ آن به صورت محلي و براساس قراردادهاي بلندمدت تعيين مي­شود. درحاليکه کشورهاي همسايه که به هرنحو رقيب ما در جذب سرمايه مي باشند قيمت گاز خود را در حدود 70 سنت براي هر ميليون بي تي يو (عربستان برنامه افزايش قيمت تا حدود 1.5 دلار را دارد) به فروش مي رسانند صحبت کردن از قيمت هاي بسيار بالاتر حکايت فردي خواهد بود که مادر خود را به دوش گرفته بود و براي فروش به بازار مي برد!  بنابراين ضرورت دارد قيمت گذاري گاز سبک (متان) براساس معيارهاي منطقه­اي به نحوي که قابل رقابت با کشورهاي همسايه و جذاب براي سرمايه گذاران خارجي و داخلي باشد تعيين گردد. اين قيمت مي بايست برمبناي سبد گاز درحال فروش در منطقه خليج فارس و با لحاظ مزيت­هاي رقابتي آن تعيين گردد و نه براساس نفت ژاپن.

  1. عدم تفاوت قيمت بين تحويل گاز در کنار آبهاي آزاد و مناطق مرکزي کشور

بديهي است که حجم توليدات مواد پتروشيميايي و گازي حاصل از گاز طبيعي در کشور به حدي است که بسيار فراتر از تقاضاي بازارهاي داخلي بوده و عمده بازارهاي هدف اين محصولات در خارج از کشور مي باشند. لذا دسترسي به مبادي صادراتي به ويژه آبهاي آزاد در قيمت تمام شده اين محصولات براي مصرف کننده بسيار حائز اهميت است. وجود خوارک در مناطق غيرساحلي موجب خواهد شد که کارخانجات مصرف کننده يا دور از ساحل ساخته شوند و محصولات با وسائل حمل و نقل جاده اي يا ريلي به ساحل حمل شوند يا با بهره گيري از خطوط لوله خوراک يا محصول را به کنار ساحل برسانند که بديهي است  در هر دو حالت هزينه قابل توجهي مترتب خواهد شد. بنابراين بديهي است که چنين کارخانه اي امکان رقابت با کارخانه اي با خوراک کنار آب را نداشته و اين موضوع صرفا به دليل مزيت خوراک است. اين امر بدانمعناست که خوراک دور از ساحل کم ارزش­تر بوده و ضرورت دارد نسبت به خوراک کنار آب تخفيفي متناسب دارا باشد. در غيراينصورت اين ارزش پنهان موجب مشکلاتي همچون : قهر سرمايه از منابع گازي موجود در مناطق مرکزي و دور از ساحل، رانت تخصيص خوراک (به دليل با ارزش تر بودن خوراک کنار ساحل)، کاهش تقاضاي گاز مناطق مرکزي را به دنبال خواهد داشت.

  1. عدم توجه به رابطه غير خطي نسبت C2+ گاز غني و سودآوري پروژه­ها

در فرمول ارائه شده رابطه­اي خطي بين مقدار نسبي هيدروکربن­هاي موجود در گاز و قيمت گاز غني برقرار شده است. اين امر بدان معناست که عدم مرغوبيت گاز، مثلاً کاهش نسبت C2+ يا بالا بودن ناخالصي­ها (همچون سولفور و ناکس و مرکاپتان و غيره)، درآمد فروش محصولات را کاهش مي­دهد (به ويژه ناخالصي بالا که عمدتا محصولي با درآمد منفي است) درصورتي که تأثير چنداني بر هزينه ثابت سرمايه­گذاري ندارد. بنابراين در معادله سودآوري چنين پالايشگاهي، طرف هزينه­ها کاهش بيشتري نسبت به سمت درآمدها خواهد داشت و نتيجه کاهش سود خواهد بود. بنابراين لازم است اين موضوع به گونه­اي لحاظ گردد تا درصورت کاهش کيفيت خوراک، هزينه خوراک تخفيفي متناسب داشته باشد. به عنوان مثال مي­بايست يک ترکيب مشخصي از گاز به عنوان مبنا گذاشته شود و ترکيب­هاي ضعيف­تر مشمول تخفيف ويژه گردد يا در فرمول وزن هيدروکربن­هاي سنگين­تر تشديد شود.

  1. نامشخص بودن نحوه تعيين قيمت C3+

در فرمول ارائه شده، قيمت اتان براساس ارزش حرارتي آن نسبت به متان محاسبه شده و قيمت ساير هيروکربن­ها براساس فوب خليج فارس. در اين مصوبه هيچ اشاره­اي به اين موضوع که منظور از فوب خليج فارس کدام مرجع مي باشد نشده است. آيا قيمتهاي آرامکو عربستان مبنا مي باشد يا فاتح امارات يا شرکت ملي نفت ايران يا سبدي از همه آنها. همچنين بازه زماني تعيين متوسط قيمت و همچنين نحوه ميانگين­گيري (ميانگين حسابي يا متحرک) و بازه زماني تعيين قيمت در طول سال مشخص نيست. هيچگونه پريميومي نيز براي قيمتها نسبت به قيمتهاي مرجع معرفي نشده است که با عرف فروش اين محصولات هم­خوان نيست. در عرف موجود 5 درصد تخفيف براي محصولات با ارزش صادراتي که در داخل به فروش مي رسند درنظر گرفته ميشود، همچنين خريد ال-پي-جي گرم نسبت به مايع نيز حداقل مشمول 5 درصد تخفيف مي­شود (هزينه­هاي مايع­سازي، مخازن و اسکله)، که لازم است اين تخفيفات نيز در فرمول لحاظ شوند.

  1. عدم درنظر گرفتن مشوق­هاي لازم به منظور اجراي سياستهاي توسعه­­اي و زيست محيطي

اصولا در اقتصاد آزاد دولت براي تحقق منويات و ارزشهاي بنيادين خود از ابزار اعمال سياستهاي تشويقي و تنبيهي بهره مي­گيرد. بنابراين تحقق ارزشهايي همچون توسعه متوازن و توزيع عادلانه امکانات در سطح کشور، اشتعالزائي، محروميت زدائي، حفاظت از محيط زيست، تحکيم خانواده و توسعه و تقويت سرمايه اجتماعي مي بايست از طريق اعمال سياستهاي تشويقي به منظور هدايت جامعه در راستاي تحقق ارزشهاي فوق انجام پذيرد. به منظور  ضرورت دارد ضريبهاي تخفيفي مشخصي براي پروژه هايي که محقق کننده اهداف فوق مي باشند به صورت مشخص در فرمول لحاظ گردند. به عنوان مثال احداث پروژه در استاني که مخزن گازي در آن قرار دارد يا سياستهاي توازن منطقه اي دولت ايجاد ميکند صنايع بزرگ در آن مناطق شکل بگيرد مي­تواند مشمول تخفيفات خاص در قيمت گاز بشوند. اجراي پروژه­هاي دوستدار محيط زيست همچون جمع­آوري گازهاي همراه نفت در حال سوختن (همچون طرح آماک) يا دفع گازهاي اسيدي موجود در گاز ترش به شيوه­اي منطبق بر معيارهاي زيست­محيطي، هزينه بسيار بالائي را بدنبال دارد که ميتوان با لحاظ نمودن مشوقهاي انگيزاننده در اين خصوص، سرمايه­گذاران را به رعايت هرچه بيشتر آنها مجاب نمود.

  1. عدم توجيه­پذيري تغيير پلکاني ضريب A در بازه­هاي حدي

در مصوبه مذکور ضريب ثابت فرمول (هزينه­هاي شيرن سازي و جداسازي) براي نفت بالاي 90 دلار به صورت پلکاني از 0.45 به 0.55 افزايش مي يابد. اين افزايش نقطه اي باعث مي شود در محدوده قيمتي 90 دلار تا 110 دلار به شدت اقتصاد طرح مصرف کننده گاز شود. با توجه به حسياسيت بالاي فرمول ارائه شده به قيمت نفت، شايسته است که يا از يک تابع پيوسته براي انعکاس تغييرات ريشه اي قيمت نفت استفاده شود يا فرمول را صرفا براي يک بازه قيمتي نفت تعيين کرده و قيمتهاي خارج از آن بازه مشمول تجديد نظر () شود. با توجه به اين موضوع که اصولا در قيمتهاي بالاي نفت، پالايشگاهها و پتروشيمي­ها سودآوري بالاتري دارند، بهتر است از يک تابع نمائي استفاده گردد به نحوي که در قيمتهاي نفت پايين­تر از 60 دلار کاهش تصاعدي و در قيمتهاي بالاتر از 120 دلار افزايش تصاعدي و در قيمتهاي ميانه رفتار نسبتا خطي داشته باشد.

  1. عدم توجه به مشخصات گاز سبک تحويلي

بايد توجه داشت که به لحاظ تکنولوژيک، تفکيک و خالص­سازي گاز به صورت کامل امکانپذير نيست، بنابراين محصول متان تحويلي به شرکت ملي گاز داراي مقاديري هيدروکربن­هاي سنگين­تر است که ارزش حرارتي بالاتري نسبت به متان خالص دارند. بنابراين ضرورت دارد در مواردي که گاز متان به شبکه سراسري تحويل مي­شود، متناسب با بهترين تکنولوژي­هاي تفکيک تجاري­سازي شده روز، کاهشي در ضريب وزني هيدروکربن­هاي سنگين­تر از متان درنظرگرفته شود.

.  به نظر مي رسد اين فرمول صرفا براي گازي با مشخصات معين و شرايط مشخص ارائه شده که بديهي است بسياري از اقتضائات خاص را دربرنمي گيرد. باتوجه به شمول اين مصوبه بر تمامي قراردادهاي فروش گاز، ضرورت دارد که نکات مذکور نيز در فرمول مدنظر قرارگيرد. يکي از کليدي ترين مزيت هاي نسبي در صنعت پالايش و پتروشيمي قيمت خوراک است. بديهي است که ايران به صرف دارا بودن مقادير عظيم منابع هيدروکربني داراي مزيت نسبي در اين صنايع نخواهد بود چرا که قابليت دسترسي به اين منابع و هزينه آن تعيين کننده اين مزيت خواهد بود. بنابراين درصورتيکه ما به دنبال ايجاد ظرفيت در اين صنايع هستيم، مي بايست در وهله اول اطمينان سرمايه­گذاران را از وجود خوراک مناسب و همچنين قيمت­گذاري منطقي خوراک جلب نمائيم. قيمت­گذاري منطقي هرگز به معناي ارزان فروشي بيش از حد يا حمايت هاي بدون برنامه نيست بلکه تناسب با مکانيزمهاي قيمتگذاري بازارهاي بين المللي با درنظر گرفتن پاره­اي تسهيلات تشويقي هدفمند است. درصورتيکه اين مهم بر اساس اين منطق صورت نپذيرد و صرفا با درنظرگرفتن قيمت­هاي بسيار پايين و ثابت بدون همراهي با تغييرات قيمت هاي بين المللي فرمول بندي شود بي ترديد به غير از فضاي غير شفاف و غير اقتصادي کسب و کار همراه با رانت هاي بزرگ و ريسک فراوان چيزي به دنبال نخواهد داشت. در چنين شرايطي صنايعي غيراقتصادي با قدرت مالي بالا به دليل بهره گيري از رانت اقتصادي و زنجيره تأمين گسترده پديد مي آيد که هرگونه تغيير در شرايط آنها با مقاومت جدي و آثار اجتماعي و اقتصادي و بعضا سياسي عميقي همراه خواهد بود. از سوي ديگر قيمت بالا و غيررقابتي نيز به معناي کاهش تقاضاي گاز و از بين رفتن منافع اقتصادي، سياسي و اجتماعي مربوطه خواهد بود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *